اظهار رضایت آقا زیباترین لحظه زندگیام بود
قهرمان ووشوی جهان:
اظهار رضایت آقا زیباترین لحظه زندگیام بود
زمانی که در سال 2011مدالم را به رهبرم تقدیم کردم، کشورهای خارجی تمام عصبانیتشان را با کاریکاتور برای من فرستادند. تمام خشم و ناراحتیشان را با یک کاریکاتور نشان دادند.
پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ورزش در ابعاد مختلف رشد و توسعه یافت. در ورزش بانوان نیز مدالآوریها و موفقیتهای بانوان اعزامی به مسابقات وضعیت جدیدی را برای ورزش بانوان کشورمان رقم زد. نکته حائز اهمیت این بود که در بیشتر موارد بانوان قهرمان ما با رعایت حجاب اسلامی به موفقیت رسیدند. «مریم هاشمی» بانوی 22 سالهای است که در رشته ووشو موفقیتهای بسیاری به دست آورده است. از مهمترین آنها میتوان به دو مدال طلای ترکیه و مالزی اشاره کرد. وی تاکنون سه بار خدمت مقام معظم رهبری رسیده و دو بار مدال طلای خود را به ایشان تقدیم کرده است. به بهانه هفته بسیج، گپ و گفتی با این بانوی طلایهدار ووشو داشتیم که در ادامه میخوانید. مجتبی برزگر
* خانم هاشمی از اینکه در هفته بسیج میهمان ما شدید، از شما تشکر میکنم. در ابتدای صحبتتان بفرمایید اصلاً چطور شد که به ورزش روی آوردید؟
از سن 12 سالگی ورزش را شروع کردم. اولین رشته ورزشی را که علاقه داشتم و تا حضور در تیم ملی پیگیری کردم، بسکتبال بود. البته جالب است بدانید در رشتههای بدمینتون، هندبال و دوومیدانی هم در سطح استان مقام دارم. همچنین در رشتههایی همچون کیک بوکسینگ، بسکتبال و ووشو هم در سطح ملی و بینالمللی به جایگاههای جهانی دست یافتم و به طور ویژه در مسابقات 2011 ترکیه و 2013 مالزی مقام اول را کسب کردم و همچنین در ایتالیا هم مقام دوم تیمی را به خودم اختصاص دادم.
* شرایط حاکم بر تیم ملی و اردوهایی که در آن شرکت کردید چگونه بود؟
آرزو میکنم که همه رشتههای ورزشی رئیس فدراسیونی همچون ووشو داشته باشند. چرا که دکتر علینژاد شخصیتی دارند که همراه با مدیریت خوبشان، بسیار مقید نیز هستند. به معنای واقعی از زمانی که ایشان پا به عرصه ووشو گذاشتهاند، ووشوی ایران به موفقیتهای قابلتوجهی رسیده است. زیرا قبلاً با چینیها اختلاف بسیار بالایی داشتیم ولی الان با برنامهریزیهایی که داشتیم در بخش «سن جیو» با چینیها برابریم و در بخش «تالو» هم به سطحی رسیدهایم که میتوانیم با آنها رقابت پایاپایی داشته باشیم. هیچگاه یادم نمیرود در مسابقات جهانی 2011 ترکیه بودیم که یکی دو کشور با حجاب اسلامی به این مسابقات آمده بودند. این اتفاق بسیار خوشایند بود. به همین دلیل پرسوجو کردیم، متوجه شدیم رئیس فدراسیون ما از مقنعههای محجبه در این مسابقات توزیع کرده است. از این رو، در سالهای بعد برخی از کشورها به تبعیت از جمهوری اسلامی از این مقنعهها استفاده کردند. در نهایت امسال در مالزی بیش از پنج کشور با حجاب اسلامی پا به مسابقات جهانی ووشو گذاشتند. این حرکت، تیری است به چشمان دشمنان ایران و کسانی که برای حجاب، مانعتراشی میکنند. من میخواهم آن دسته از دشمنان ما که با اسلام سرجنگ دارند بدانند برای ما حجاب بیش از قهرمانی اهمیت دارد. میخواهیم دنیا به حجاب ما احترام بگذارد، نه به قهرمانی ما.
* اگر به شما بگویند برای شرکت در مسابقات، باید بدون حجاب اسلامی و یا عدم رعایت شئونات اسلامی حضور پیدا کنید چه تصمیمی میگیرید؟
لازم است پیش از پاسخ به این پرسش بگویم اصلاً چرا ما حجاب داریم؟ برای اینکه مفتخریم مسلمانیم و در دین ما رعایت حجاب تحت هر شرایطی الزامی است. ما ایرانیها بالاتر از افتخاری که برای پرچم، مدال و مزد زحماتمان بهدست میآوریم، اول حجاب باید برای ما حائز اهمیت باشد چون الگوی ما حضرت فاطمه زهرا(س) است. زمانی که با تمام مانعتراشیها راهی مسابقات جهانی و آسیایی میشویم، مقام اول را کسب میکنیم و همه حریفان را پشت سر میگذاریم، به همه دنیا ثابت میشود حجاب محدودیت نیست، بلکه موجبات محبوبیت را فراهم میکند. بنده تحت هیچ شرایطی مدال را دوست ندارم، مگر در کنار حجاب! اگر در موقعیتی که چند ماه مستمر تمرین کردم تا مزد زحماتم را در مسابقات جهانی یا آسیایی بگیرم به من بگویند نمیتوانی با حجاب اسلامی در مسابقات شرکت کنی با تمام افتخار پرچم ایران را بر سرم میگذارم و از آن مسابقه انصراف میدهم.
*چه الگویی داشتید که در سن 22 سالگی توانستید در جهان سردمدار فرهنگی ایران باشید؟
در درجه اول مسلمان بودن. الگوی من حضرت فاطمه زهرا(س) است. مگر میشود یادمان برود چه جوانانی را در دهه 60 از دست دادیم و به شهادت رسیدند. هیچ وقت به خودم اجازه نمیدهم به دلیل منافع خودم، خون شهیدان را پایمال کنم. شهدا رفتند، پرچمی را با افتخار به اهتزاز درآوردند که 22الله اکبر بر روی آن حک شده؛ حالا ما باید پاسدار همان پرچم باشیم.
*چه شد که مجدداً مدالتان را به مقام معظم رهبری اهدا کردید؟
پس از بازگشت از مسابقات جهانی ترکیه، مقام معظم رهبری به کرمانشاه تشریففرما شدند، از همان جا به رسم ادب و خوشامدگویی و به نمایندگی از ورزشکاران و مردم کرمانشاه، این مدال طلا را به ایشان تقدیم کردم. امسال هم قبل از فینال مسابقات مالزی نذر کردم که ای خدا کمک کن این طلا را بگیرم و حتماً به رهبری اهدا کنم.
*وقتی این کار را انجام دادید چه احساسی داشتید؟
احساس من به رهبر معظم انقلاب احساس یک فرزند به پدرش است. چه بسا که مثل احساس یک مسلمان به ولیفقیهاش هم میباشد. با شجاعت تمام میگویم شاید زیباترین احساسی که در زندگیام داشتم، همین حس رضایت آقا و تأیید ایشان از زندگی فرهنگی و ورزشی من بود.
*مهمترین نکتهای که حضرت آقا به شما فرمودند چه بود؟
همه حرفهای ایشان برای من زیبا و تأثیرگذار بود. ولی زیباترین آن جملهای بود که ایشان فرمودند: «خدا را به خاطر جوانانی مثل شما شکر میکنم.» ببینید من یک دختر جوان به چه صورت میتوانم دل رهبرم را شاد کنم که ایشان شکرگزار وجود ما جوانان میشوند.
*جمله معروفی که در اکثر مصاحبههایتان از آن استفاده کردید این بوده که «تقدیم مدال من به رهبری یک مشت محکمی به دهان دشمنان بود»؛ دیدگاه شما در این مورد چیست؟
زمانی که من در سال 2011مدالم را به رهبرم تقدیم کردم، کشورهای خارجی تمام عصبانیتشان را با کاریکاتور برای من فرستادند. تمام خشم و ناراحتیشان را با یک کاریکاتور نشان دادند. خدا را شکر میکنم که در مقابل این چهره زشتی که کشورهای خارجی از من دارند من یک سیمای آبرومند و دوستداشتنی در مقابل رهبرم و مردم ایران دارم. این خودش یکی از مشتهایی است که بر دشمنان وارد شده است. دوم اینکه، دشمن را در حربههای مختلفی که میخواست حجاب را از سر نوامیس ما بردارد، مغلوب کردیم. زیرا دشمن دید نمیتواند از عرصههای دیگری این کار را انجام دهد به ورزش آمد تا بانوان ما را به طرف خود بکشاند. وقتی من با حجاب به روی سکو رفتم باز هم مشتی دیگر بر دهان دشمنان زدیم. زمانی که در راهپیماییها شرکت میکنم و فریاد مرگ بر آمریکا و رژیم صهیونیستی را سر میدهم، یک جایی خداوند میدان را نصیب من میکند در عمل این حرف و گفتهام را ثابت کنم. این فرصت در ورزش برای من مهیا شد. شاید برای دیگران در هنر، سیاست و حوزههای دیگر. من از این فرصت استفاده کردم و سعی کردم سرباز خوبی برای نظام باشم.
*سوالی را که شاید تاکنون کسی از شما نپرسیده؛ عشق به ولایت و رهبری چطور در شما نهادینه شد؟
همه موفقیتها، حجاب، آرامش، خانواده و هرچیزی که در مسیر زندگیام قرار دارد را در وجود رهبرم میبینم و خودم را مدیون و سرباز ایشان میدانم. وقتی این سرباز در انجام مأموریتش به موفقیت برسد. جواب این تلاش را یک مدال میبیند که این مدال را وظیفهاش میداند که به فرمانده و امیرش تقدیم کند. فکر میکنم این عشق از مسئولیتپذیری، تعهد و ولایتپذیری در بنده بهوجود آمده است. * اگر برای آن دسته از دختران جوانی که میخواهند به عرصه ورزش بیایند و راه قهرمانی را بپیمایند و جوانان امروز ما توصیهای دارید، بفرمایید. من به عنوان یک قهرمان ورزشی که دو بار به مقام قهرمانی دست یافتم، به جوانان توصیه میکنم که بنابر نکتهای که در قرآن آمده است: اول بخوانید. دوم بنویسید و سوم با برنامهریزی و مشورت زندگی کنید. آینده کشور در دست ما جوانان است. هیچ کشوری آباد نمیشود و تغییر نمییابد مگر مردم و اجتماع بخواهند.
*در هفته بسیج قرار داریم. حرکت شما، هم جهادگونه و هم بسیجیوار بود، شما چه دیدگاهی نسبت به بسیج دارید و چه اقداماتی باید صورت گیرد تا آن روحیه بسیجی در همه حوزهها و عرصهها گسترش پیدا کند؟
ما تمام مردم ایران همیشه بسیجیوار زندگی کردیم. به خصوص ما کرمانشاهیها اولین استانی بودیم که تحت حملات بعثیها قرار گرفتیم و هم استانیهای من از همان زمان برادری خودشان را نسبت به بسیج و رهبر ثابت کردند. برای اینکه ثبتنام میکردند بروند روی مین و شهید بشون??. برای اینکه از اصول اعتقادی و اخلاق اسلامی دفاع کنند. جوانان ما برای شناخت بسیج و بسیجی باید به دوران دفاع مقدس برگردند؛ به مجاهدتهای آنها که چگونه از کیان خود دفاع کردند.